به صورت عمومی، افزایش نرخ بهره منجر به کاهش قیمت سهام و کاهش نرخ بهره منجر به افزایش قیمت سهام میشود. در این بین، واکنش انواع سهام نسبت به افزایش نرخ بهره، متفاوت است؛ سهام ارزشی و سهام تدافعی دو دسته مهم هستند که تاثیر افزایش نرخ بهره بر آنها ناچیز است. علاوه بر این، در دوران رکود یا انقباض در اقتصاد، میتوان از اینگونه سهمها بازدهی مناسبی کسب کرد. نکته مهم دیگر این است که افزایش نرخ بهره تاثیر چندانی بر قیمت سهام در بورس ایران ندارد. دلیل این موضوع ساده است؛ در سالهای گذشته، همواره نرخ بهره حقیقی در ایران منفی بوده است. به همین دلیل پسانداز پول در بانک نه تنها سودی نصیب افراد نکرده بلکه با کاهش ارزش پول در طی زمان، آنها را نیز متضرر ساخته است.
«ارزش هر تجارت، ارزش هر مزرعه، ارزش هر آپارتمان، ارزش هر دارایی اقتصادی، ۱۰۰٪ به نرخ بهره وابسته است.»
وارن بافت
بانکهای مرکزی برای مبارزه با تورم، نرخ بهره را افزایش میدهند. افزایش نرخ بهره، وام گرفتن را برای خانوارها و بنگاهها، گرانتر میکند. وقتی هزینه وام (و هزینه اعتبار) افزایش پیدا میکند، عرضه پول (= نقدینگی) توسط بانکها کاهش پیدا میکند. با کاهش نقدینگی، بنگاهها و خانوارها کمتر مصرف میکنند یا به عبارتی کمتر خرج میکنند. با کاهش هزینهها، سرعت رشد اقتصادی و تولید کم میشود. در نتیجه میزان تورم نیز کاهش پیدا میکند. بنابراین به صورت کلی:
بانکهای مرکزی تحت سیاستهای خاصی که به آنها سیاستهای پولی انقباضی گفته میشود، نرخ بهره را افزایش میدهند اما این خطر وجود دارد که افزایش بیش از حد نرخ بهره منجر به کاهش بسیار شدید رشد اقتصادی و بروز رکود اقتصادی شود.
افزایش نرخ بهره از طریق ۳ روش بر بورس تاثیر میگذارد:
۱- افزایش هزینه بدهی (= هزینه وام)، شرکتهای بورسی که بدهیهای زیادی دارند را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بدین معنی که سود این شرکتها کاهش خواهد یافت. شرکتهایی با ارزش بازار کوچکتر نسبت به شرکتهای با ارزش بازار بزرگتر در برابر هزینه استقراض آسیبپذیرتر هستند. در نهایت کاهش سود سهام شرکتها بر قیمت سهام آنها تاثیر منفی خواهد گذاشت.
به این نکته نیز دقت کنید که شرکتهای بورسی، سهم به سزایی در میزان تولید ناخالص داخلی یک کشور و در نتیجه افزایش رشد اقتصادی آن دارند. افزایش نرخ بهره و کم رنگ شدن چشمانداز رشد اقتصادی، بر بازده آتی شرکتها نیز تاثیر خواهد گذاشت.
۲- نرخ بهره، نرخ تنزیل جریانهای نقدی آتی است. به زبان ساده، اگر قرار باشد یک شرکت بورسی در یک سال آینده بین سهامدارانش سود نقدی (DPS) تقسیم کند، ارزش آن با نرخ بهره مقایسه میشود. به عبارت دیگر، ارزش پولی که شما قرار است در آینده دریافت کنید، با استفاده از نرخ بهره امروز محاسبه میشود. فرض کنید قرار باشد، در یک سال آینده به شما ۱۰۰ میلیون تومان سود سهام تعلق بگیرد:
بنابراین نرخ تنزیل بالاتر، ارزش فعلی سودهای آتی سهام را کاهش میدهد و هنگامی که این اتفاق میافتد، قیمت سهام با فشار نزولی رو به رو خواهد شد. بگذارید در این زمینه از وقایع اخیر بورس آمریکا استفاده کنیم.
پیش از سال ۲۰۲۲ میلادی، بسیاری از شرکتهای فناوری که درآمد اندکی داشتند با افزایش چند برابر نسبت P/E مواجه شدند.
اما با شدت گرفتن سیاستهای انقباضی فدرال رزرو و افزایش شدید نرخ بهره، این سهمها در معرض فروش شدید قرار گرفتند.
در نهایت میتوان گفت، تاثیر نرخ بهره بر ارزش پول بدین صورت است که با افزایش نرخ بهره، ارزش پولی که قرار است در آینده تحویل بگیرید، کمتر میشود.
۳- سومین تاثیر افزایش نرخ بهره بر بورس به علت افزایش جذابیت داراییهایی همچون پول نقد، اوراق قرضه (= اوراق بدهی)، گواهی سپرده و سایر ابزارهای مبتنی بر پول نقد است. سرمایه گذاری در این داراییهای کم ریسک که با افزایش نرخ بهره، نرخ سود آنها نیز نسبت به گذشته افزایش مییابد، برای مردم جذابتر میشود. طبیعی است که با کاهش تقاضا برای خرید سهام، قیمت آن کاهش خواهد یافت.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که تمام شرکتهای بورسی به صورت یکسان با تغییر نرخ بهره دچار کاهش یا افزایش ارزش نمیشوند. در ادامه به این سوال پاسخ خواهیم داد که چگونه افزایش نرخ بهره بر انواع مختلف سهام تاثیر میگذارد.
افزایش نرخ بهره بیشترین تاثیر را بر سهام رشدی دارد. سهام رشدی، به سهام شرکتهایی اطلاق میشود که با نوآوریهای تکنولوژیکی، در صنایع خود پیشتاز بوده و به سرعت در حال گسترش هستند. پتانسیل کسب درآمد چنین شرکتهایی بیشتر از میانگین سایر شرکتها در همان صنعت بورسی است.
شرکتهای رشدی در ابتدای فعالیت خود، بر افزایش درآمد تمرکز میکنند. در اغلب موارد، این تمرکز بر افزایش درآمد به بهای تاخیر در سودآوری و به حداکثر رساندن آن در مراحل بعدی است. بنابراین چنین سهمهایی به جریانهای نقدی در آینده دور وابسته میشوند که در شرایط افزایش نرخ بهره یا تنزیل، به شدت دچار کاهش ارزش میشوند. در حالی که شرکتهایی که ارزش آنها از جریانهای نقدی کوتاه مدت ناشی میشود، نسبت به افزایش نرخ بهره، کمتر دستخوش تغییر (یا کاهش) میشوند.
از آنجایی که شرکتهای رشدی در مراحل اولیه توسعه هستند، بیشتر از اعتبار استفاده میکنند. در نتیجه افزایش نرخ بهره، هزینههای استقراض را برای آنها بیشتر کرده و میتواند رشد آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
همان طور که پیشتر اشاره شد، افزایش نرخ بهره در اغلب موارد منجر به کاهش رشد اقتصادی میشود و این موضوع نیز میتواند بر رشد آتی شرکتهای رشدی تاثیر داشته باشد.
افزایش نرخ بهره، کمترین تاثیر را در سهام ارزشی دارد. سهامی ارزشی به سهامی اطلاق میشود که ارزش ذاتی آن بیشتر از قیمت کنونی خرید و فروش آن در بازار است. شرکتهای ارزشی مدلهای تجاری قابل پیشبینیای دارند که مقدار متوسطی از سود و درآمد را ایجاده میکنند. این شرکتها با جریانهای نقدی کنونیشان، ارزشگذاری میشوند. به همین دلیل معمولا با تغییرات نرخ بهره، نوسانات کمتری را تجربه میکنند.
شرکتهای ارزشی معمولا مقداری قابل توجهی از سود خود را بین سهامداران تقسیم میکنند. بنابراین در صورت افزایش نرخ بهره نیز سرمایهگذاران مقداری از سرمایه خود را به خرید این سهمها اختصاص میدهند چراکه میدانند قیمت آنها کاهش شدیدی نخواهد داشت. علاوه بر این، سود تقسیمی مناسبی نیز دریافت خواهند کرد.
سومین گروه سهام، سهام چرخهای است که بسیار به چرخههای اقتصادی حساس است. در این گروه، سهام شرکتهای خرده فروشی، هتلها، خودروسازی و ... وجود دارد. شرکتهای چرخهای به دلیل اینکه کالاهای اختیاری یا غیرضروری را ارائه میدهند در دوران رکود، دچار افت فروش و در نتیجه افت قیمت سهام میشوند. در عوض به هنگام رونق اقتصادی که مصرفکنندگان، راحتتر خرج میکنند، رشد میکنند. با افزایش نرخ بهره و کاهش نقدینگی، مردم ترجیح میدهند میزان مخارج خود برای اقلام غیر ضروری را کمتر کنند، در نتیجه سهامهای چرخهای متضرر میشوند.
سهام غیرچرخهای یا تدافعی نقطه مقابل سهام چرخهای است؛ سهام تدافعی وابستگی چندانی به چرخههای اقتصادی ندارد و کالاها و خدماتی ارائه میدهد که جز نیازهای ضروری مصرفکنندگان هستند. به عنوان مثال، خدمات آب و برق و شرکتهای داروسازی در این دسته قرار میگیرند. با افزایش نرخ بهره و کاهش رشد اقتصادی، سهام تدافعی دچار کاهش قیمت نمیشود چراکه همچنان مصرفکنندگان به خرید محصولات این شرکتها ادامه میدهند. بنابراین:
همان طور که پیشتر توضیح دادیم، افزایش نرخ بهره:
سایت بانک آمریکا، میزان بازدهی سهامهای رشدی با ارزش بازار بزرگ و سهامهای با ارزش بازار کوچک را در بورس آمریکا با یکدیگر مقایسه کرده است. در این مقایسه، برای دسته اول از شاخص اس اند پی ۵۰۰ رشدی (S&P 500 Growth) استفاده شده و برای دسته دوم از شاخص راسل ۲۰۰۰ (Russell 2000 Index) استفاده شده است.
همان طور که مشاهده میکنید شروع افزایش نرخ بهره فدرال رزرو در سال ۲۰۲۲ (از 0.25% به 4.5%) بر روی هر دو دسته سهام تاثیری منفی داشته است اما سهامهای رشدی وضعیت نامطلوبتری را تجربه کردهاند. در سال بعد با وجود افزایش نرخ بهره، تولید ناخالص داخلی آمریکا نیز افزایش یافت؛ در نتیجه، در سال ۲۰۲۳ عملکرد سهام رشدی با مارکت کپ بزرگتر بهتر از سهامهای کوچک بوده است.
در نهایت در نیمه اول سال ۲۰۲۴ و ثبات نرخ بهره (5.5%) سهامهای رشدی شروع بسیار قویتری را نسبت به شرکتهای کوچکی که بیشتر به جریانات نقدی کوتاه مدت وابسته هستند، تجربه کردهاند. برای درک بهتر موضوع، در ادامه، تصویر نمودار نرخ بهره آمریکا در این سالها آورده شده است.
در اقتصاد ایران، افزایش نرخ بهره متناسب با نرخ تورم نیست. ایران کشوری است که هم اکنون با تورم بالایی دست و پنجه نرم میکند و عملا امکان متناسبسازی نرخ بهره برای کاهش تورم وجود ندارد. نرخ بهره اسمی کنونی در ایران که حدود ۲۰٪ است نیز نمیتواند تاثیری منفی بر بورس ایران و قیمت سهام داشته باشد اما چرا؟
اگر ۲۰٪ نرخ بهره در ایران را از ۴۰٪ نرخ تورم کسر کنیم به نرخ بهره حقیقی یعنی منفی ۲۰٪ میرسیم. طبیعی است که پس انداز پول در بانک برای سرمایه گذاران بازدهی حقیقی منفی خواهد داشت. بنابراین از آنجایی که نرخ بهره حقیقی در ایران منفی است، افزایش نرخ بهره نمیتواند قیمت سهام در بورس ایران را کاهش دهد.
انتظارات سرمایهگذاران از میزان نرخ بهره آتی، یکی از موارد تاثیرگذار بر قیمت سهام است. به عنوان مثال، فرض کنید که هم اکنون نرخ بهره ۵٪ است و انتظار میرود که در ماه آتی نرخ بهره به ۴.۵٪ برسد. اگر فدرال رزرو به جای کاهش ۰.۵٪ ، نرخ بهره را به اندازه ۰.۲۵٪ کاهش دهد، احتمال دارد که قیمت سهام دچار افت شود. چون سرمایهگذاران انتظار داشتند نرخ بهره بیشتر کاهش یابد اما این انتظار عملی نشده است.
به عنوان یک نمونه دیگر، فرض کنید که نرخ بهره یک اقتصاد در حال تضعیف، با درصد پایینی افزایش پیدا میکند. در این حالت ممکن است به دلیل جبران نشدن ضرر و زیان فعالیتهای اقتصادی، این افزایش نرخ بهره تاثیری در افزایش قیمت سهام نداشته باشد.
نرخ بهره، یکی از ابزارهای سیاستهای پولی است که بانکهای مرکزی با استفاده از آن میتوانند تورم را کنترل کنند؛ افزایش نرخ بهره منجر به کاهش تورم و کاهش نرخ بهره منجر به افزایش تورم میشود. به صورت کلی، افزایش نرخ بهره و شروع سیاستهای انقباضی، تاثیری منفی بر بورس دارد. بیشترین تاثیر منفی افزایش نرخ بهره بر سهام رشدی و سهام چرخهای است؛ در مقابل، سهام ارزشی و سهام تدافعی از گزینههای مطلوب سرمایه گذاری به هنگام افزایش نرخ بهره میباشند. در ایران نیز، تا زمانی که نرخ بهره حقیقی منفی است، افزایش نرخ بهره تاثیری بر قیمت سهام نخواهد داشت.
جهت آشنایی با سایر عوامل تاثیرگذار بر بورس از مقالات زیر استفاده کنید.
در اغلب موارد، افزایش نرخ بهره منجر به کاهش قیمت سهام در بازار بورس میشود. با این وجود، تمام سهمها به صورت یکسان تحت تاثیر تغییرات نرخ بهره قرار نمیگیرند. به عنوان مثال، سهامهای ارزشی نسبت به سهامهای رشدی و سهامهای چرخهای کمتر تحت تاثیر نوساناتِ ناشی از نرخ بهره قرار میگیرند.
با افزایش نرخ بهره فدرال رزرو، ارزش دلار آمریکا بیشتر شده، در نتیجه جفت ارزهایی که ارز دوم (ارز متقابل) آنها دلار آمریکا است دچار افت قیمت میشوند. جفت ارزهایی که ارز اول آنها دلار آمریکا است تقویت شده و حرکتی صعودی به خود میگیرند. البته برای تحلیل دقیقتر باید سایر متغیرهای اقتصاد کلان تاثیرگذار بر ارزهای خارجی را نیز در نظر گرفت.
به صورت عمومی، افزایش نرخ بهره موجب کاهش قیمت طلا میشود اما برای تحلیل دقیقتر باید سایر متغیرهای اقتصادی تاثیرگذار بر قیمت طلا را نیز بررسی کرد.
افزایش نرخ بهره آمریکا موجب تقویت ارزش دلار میشود. با افزایش نرخ بهره، سرمایهگذاران کمتر به سمت داراییهای پُرریسک همچون بیت کوین میروند. بنابراین در اغلب موارد با افزایش نرخ بهره، قیمت بیت کوین کاهش پیدا میکند.
کد بازیابی به ایمیل و شماره موبایل ارسال شد
این کد حداکثر 5 دقیقه اعتبار دارد