بازار رقابت کامل (Perfect Competition) یکی از انواع ساختارهای بازار در مبحث اقتصاد خُرد است. در این بازار که گاهی بازار رقابتی نیز نامیده میشود، خریداران و فروشندگان بسیاری وجود دارند و کالاهایی که توسط فروشندگان مختلف عرضه میشود، کاملا مشابه یکدیگر هستند. در چنین شرایطی هیچ یک از فروشندگان یا خریداران نمیتوانند به تنهایی قیمت را تغییر دهند.
به عنوان مثال، یک فروشنده شیر نمیتواند با قیمت بالاتری محصول را خود را به فروش برساند چراکه تعداد فروشندگان شیر بسیار زیاد بوده و در نتیجه مردم از او خرید نخواهند کرد. از طرف دیگر، هیچ یک از خریداران نمیتواند قیمت شیر را کنترل کند. به عنوان مثال، اگر به نظر یک خریدار، قیمت شیر بالا باشد و به همین دلیل از خرید این محصول خودداری کند، خریداران بسیار دیگری وجود دارند که همچنان قیمت شیر را منصفانه میدانند و این محصول را خریداری میکنند. بنابراین:
مثال بازار رقابت کامل میتواند در بازار کالاهایی همچون گندم، شیر، سیب زمینی و ... وجود داشته باشد. هرچند بازارهای رقابتی بیشتر جنبه تئوری دارند تا عملی، در ادامه چندین مثال از این بازارها را شرح میدهیم.
۱- ویژگی رقابت کامل در خصوص بازار گندم صدق میکند. کشاورزانی که گندم تولید میکنند بسیار زیاد بوده و خریداران بسیاری نیز برای این محصول وجود دارد. بنابراین هیچ خریدار و فروشندهای نمیتواند قیمت گندم را تغییر دهد.
۲- سیب زمینی نیز کالایی است که ویژگیهای یک بازار رقابتی را دارد. در اینجا نیز تعداد خریداران و فروشندگان بسیار بالاست و اگر کشاورزی تصمیم بگیرد دیگر در زمینهای خود سیب زمینی نکارد، خریداران به سایر فروشندگان سیب زمینی مراجعه خواهند کرد و قیمت تغییر نخواهد کرد.
از آنجایی که تعداد خریداران و فروشندگان در بازار رقابتی بسیار زیاده بود و کالاها نیز کاملا مشابه یکدیگر هستند، هیچ یک از آنها کنترلی بر قیمت ندارند و نمیتوانند آن را دستکاری کنند. به عنوان مثال:
برای درک بهتر یک بازار رقابت کامل به مشخصات این بازار توجه کنید:
۱- خریداران و فروشندگان بسیاری در بازار وجود دارند. به طوری که هیچ یک از آنها نمیتوانند بر قیمت کالاها تاثیر بگذارند.
۲- کالاهای عرضه شده توسط فروشندگان کاملا شبیه به یکدیگر بوده و ویژگیهای یکسانی دارند.
۳- فروشندگان (تولیدکنندگان) در ورود به بازار یا خروج از آن کاملا آزاد هستند.
۴- خریداران (مصرف کنندگان) آگاهی کاملی نسبت به قیمت کالا در حال و آینده و همچنین هزینههای تولید دارند.
۵- خریداران و فروشندگان قیمتپذیر هستند. آنها قیمت تعیین شده در بازار را می پذیرند.
۶- دولت نقشی در تعیین قیمت یا میزان تولید محصولات ندارد.
در یک بازار رقابت کامل، کالاهای فروشندگان همگن یا کاملا مشابه یکدیگر هستند. به عبارت دیگر، کمترین تفاوت ممکن در ویژگیهای کالا وجود دارد. به همین علت خریداران نمیتوانند از لحاظ ویژگیهای فیزیکی همچون اندازه یا رنگ و یا حتی ارزشهای نامشهودی همچون «برند تجاری» تمایز قائل شوند.
در دنیای واقعیِ عصر کنونی، تمام تلاش فروشندگان یا تولیدکنندگان بر مبنای تمایز محصولات خود شکل گرفته است. تمایز در تولید، فروش و بازاریابی. این دقیقا نقطه مقابل یک بازار رقابت کامل است که بر مشابه بودن محصولات تاکید دارد.
بنابراین شرکتها سعی میکنند با انواع تکنیکهای بازاریابی، برند تجاری خود را معرفی کرده و در نهایت با بیشتر کردن تولید خود و گرفتن سهم عمدهای از بازار، قدرت قیمتگذاری را به دست بیاورند. این مورد نیز نقطه مقابل مفهوم «قیمتپذیری» در یک بازار رقابت کامل است.
در نهایت میتوان گفت، واقعیت با مدل بازار رقابتی در تضاد است اما همچنان میتوان از این نظریه در توضیح بسیاری از رفتارهای خریداران و فروشندگان استفاده کرد.
یک مثال ضد بازار رقابت کامل، بازار گوشیهای تلفن همراه است. شرکت اپل که یکی از سردمداران این صنعت است با ارائه نوآوریهای جدید و گنجاندن قابلیتهای خاص در گوشیهای همراه ساخت خود، قیمت بیشتری برای محصولاتش تعیین کرده است. از طرف دیگر، انواع گوشیهای همراه با ویژگیهای متمایز و قیمتهای پایینتر در بازار وجود دارند که خریداران آزادانه بر مبنای ویژگیها و قیمتِ آنها تصمیم به خرید میگیرند.
از جنبه تئوری محدودیتی برای ورود و خروج شرکتها (فروشندگان) از بازار نیست. با این حال، محدودیتهایی در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال، هزینههای راهاندازی در شرکتهای خودرویی بسیار بالا هستند و هر شرکتی نمیتواند به راحتی به صنعت خودروسازی وارد شود. یک مثال دیگر در این زمینه مربوط به قوانین سختگیرانه دولت در برخی صنایع همچون صنعت آب و برق است که مانع ورود آزادانه شرکتها به آن میشود.
با این وجود صنعت کشاورزی، ویژگیهای مشترک بسیاری با یک بازار رقابت کامل دارد. زیرا تولیدکنندگان بسیار و در عین حال کوچکی در این صنعت وجود دارند که توانایی تغییر قیمت را ندارند. مردم نیز از ویژگیهای محصولات و هزینه تولید آنها نسبتا آگاه هستند اما در دو مثال قبلی به دلیل پیچیدگی و گستردگی مراحل مختلف تولید، خریداران توانایی سنجش هزینههای تولید را ندارند.
امروزه، تقریبا تمام شرکتهای مهمِ صنایع اصلی در بورس کشورها فعالیت دارند. در نتیجه برای سرمایه گذاری در بورس و تحلیل بنیادی سهام چنین شرکتهایی، تسلط به دانش اقتصاد الزامی است. از طرف دیگر با کمک این علم میتوان شروع روندهای اصلی در سایر بازارهای مالی همچون طلا، ارزها، ملک و ... را پیشبینی کرد و سریعتر از سایر سرمایه گذاران حرفهای، مسیر حرکت پول به سمت یک بازار مالی خاص را شناسایی کرد.
پیشنهاد میکنیم جهت یادگیری علم اقتصاد با کاربردِ سرمایه گذاری، از دوره اقتصاد کلان با تدریس استاد هومن مقراضی، مدیر سرمایه گذاری شرکت Compound Investment Groupاستفاده کنید. در این دوره ،رابطه متغیرهای اقتصاد کلان همچون GDP، GNP، نرخ تورم، نرخ بهره و ... را با سرمایه گذاری و نحوه تحلیل این متغیرها را برای کسب سود از بازارهای مالی فراخواهید گرفت.
جدول زیر، مزایا و معایب بازار رقابتی را به صورت خلاصه نشان میدهد.
معایب بازار رقابت کامل |
مزایای بازار رقابت کامل |
انحرافات نسبت به دنیای واقعی |
چارچوبی ایده آل برای اقتصاد بازار |
حاشیه سود پایین برای فروشندگان |
قیمت منصفانه برای خریداران |
عدم نوآوری |
عدم وجود تبعیض |
احتمال کاهش حاشیه سود با ورود شرکتهای جدید به بازار |
|
عدم امکان توسعه قابلیتهای تولید برای کاهش هزینهها |
|
۱- بازار رقابت کامل، چارچوبی ایده آل برای اقتصاد بازار است.
۲- بازار رقابت کامل از لحاظ عدم امکان دستکاری در قیمت و ثبات آن به نفع خریداران است.
۳- به دلیل آگاهی خریداران از اطلاعات مربوط به هزینههای تولید، تبعیض وجود ندارد.
۱- با وجود اینکه ساختار رقابت کامل، مدل مناسبی از نحوه عملکرد اقتصاد ارائه میدهد اما انحرافات قابل توجهی نسبت به دنیای واقعی دارد.
۲- از آنجایی که محصولات مشابه هستند هیچ شرکتی نمیتواند محصولات خود را متمایز کرده و آنها را با قیمت بیشتری روانه بازار کند چراکه خریداران محصولات سایر تولیدکنندگان با قیمت پایینتر را خریداری میکنند. در واقع، حاشیه سود شرکتها در این نوع از بازار پایین (ثابت) است.
۳- عدم نوآوری از دیگر معایب یک بازار رقابت کامل است. در چنین بازاری، انگیزه نوآوری که همان متمایز ساختن محصولات، فروش بیشتر و در نتیجه گرفتن سهم بیشتری از تولید در بازار است وجود ندارند. به عبارت دیگر، هیچ شرکتی سهم غالبی از بازار ندارد و سود عملیاتی شرکتها در بلندمدت صفر است. به علت عدم امکان خلق سود بیشتر، انگیزه نوآوری از بین میرود.
۴- هر شرکت جدیدی میتواند به راحتی و بدون هیچگونه مانعی به بازار رقابت کامل وارد شود. در چنین شرایطی، سهم سایر شرکتها از بازار کمتر شده و در نتیجه حاشیه سود ثابت آنها کمتر میشود.
۵- عدم امکان صرفهجویی در مقیاس (Economies of Scale) از دیگر محدودیتهای بازار رقابت کامل است. از آنجایی که حاشیه سود شرکتها اندک است، پول نقد کمتری برای توسعه قابلیتهای تولیدی خود دارند. اگر شرکتها بتوانند این قابلیتها را افزایش داده یا بهتر کنند، هزینههای تولید کاهش خواهد یافت. در نتیجه حاشیه سود افزایش مییابد. اما در یک بازار رقابت کامل شرکتهای کوچک متعددی وجود دارند که محصول مشابهی تولید میکنند. در نتیجه حاشیه سود اندک یا صفر خواهد بود و شرکتها فرصت توسعه قابلیتهای تولید را نخواهند داشت.
برای بررسی نحوه سود بردن تولیدکنندگان در بازار رقابت کامل باید ابتدا رابطه قیمت و عرضه و تقاضا را شرح دهیم. تقاضا، مقداری از کالا است که خریداران تمایل به خرید آن دارند و عرضه مقداری از کالا است که فروشندگان (= تولیدکنندگان) تمایل به تولید دارند. از آنجایی که تولیدکنندگان به خاطر کسب سود (= درآمد منهای هزینه) دست به تولید میزنند، تنها مقداری از کالا را تولید میکنند که سود آنها تامین شود. در اقتصاد، قیمت تعادلی بازار از تقاطع منحنی عرضه و تقاضا به دست میآید.
۱- اگر قیمت کالا را در محور عمودی و میزان تقاضا را در محور افقی قرار دهیم، منحنی تقاضا ترسیم میشود (تصویر شماره ۱). به عبارت دیگر، هرچه قیمت افزایش پیدا کند، میزان تقاضا کاهش پیدا میکند. شیب نزولی منحنی تقاضا نشاندهنده این واقعیت است؛ در واقع خریداران ترجیح میدهند به دلیل افزایش قیمت، کالای کمتری خریداری کنند.
۲- اگر قیمت کالا را در محور عمودی و میزان عرضه را در محور افقی قرار دهیم، منحنی عرضه ترسیم میشود (تصویر شماره ۲). به عبارت دیگر، هرچه قیمت افزایش پیدا کند، میزان عرضه کاهش پیدا میکند. شیب صعودی منحنی عرضه نشاندهنده این واقعیت است؛ در واقع تولیدکنندگان به دلیل گران شدن قیمت کالاها برای کسب سود بیشتر ترجیح میدهند، محصول بیشتری تولید و عرضه کنند.
۳- از آنجایی که در بازار رقابت کامل، قیمت فروش ثابت است، خریداران حاضر هستند هر مقداری از کالا را با همان قیمت ثابت خریداری کنند. در نتیجه کشش تقاضا، بی نهایت است. به همین علت، منحنی تقاضا در این خصوص، یک خط افقی است (تصویر شماره ۴). بنابراین، تولیدکننده یا فروشنده باید تصمیم بگیرد که چه مقدار کالا را روانه بازار کند به طوری که حداکثر سود ممکن را به دست بیاورد. همان طور که اشاره شد، حاشیه سود تولیدکننده در بازار رقابت کامل پایین است. در ادامه به نحوه محاسبه سود و روش حداکثرسازی آن خواهیم پرداخت.
همان طور که اشاره شد در بازار کاملا رقابتی، قیمت ثابت است. به نظر شما اگر تولیدکننده میزان تولید خود را بیشتر کند، سود بیشتری دریافت خواهد کرد؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا چند مفهوم اولیه را تعریف خواهیم کرد.
۱- درآمد کل (Total Revenue) یا به اختصار TR، برابر است با حاصلضرب مقدار تولید در قیمت کالا. به عنوان مثال، اگر قیمت کفش ۲ میلیون باشد و ۱۰ جفت از آن تولید شود، درآمد کل برابر است با ۲۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان.
۲- هزینه کل (Total Cost) یا به اختصار TC از مجموع هزینههای ثابت و متغیرِ تولید کالا محاسبه میشود. به عنوان مثال، اگر هزینه ثابت تولید ۱ جفت کفش، ۵۰۰ هزار تومان و هزینه متغیر آن ۲۵۰ هزار تومان باشد، هزینه کل برابر است با ۷۵۰ هزار تومان.
۳- متوسط درآمد (Average Revenue) یا به اختصار AR، از تقسیم درآمد کل به کل مقدار تولید به دست میآید. متوسط درآمد در مثال بالا (درآمد کل ۲۰ میلیونی از تولید ۱۰ جفت کفش) برابر با ۲ میلیون تومان است.
۴- سود (Profit) برابر است با درآمد کل منهای هزینه کل. به عنوان مثال، اگر درآمد کل حاصل از فروش کفش ۲۰ میلیون و هزینه کل ساخت کفش برابر با ۱۵ میلیون باشد، سود حاصله برابر با ۵ میلیون خواهد بود.
۵- درآمد نهایی (Marginal Revenue) یا به اختصار MR برابر است با تغییر در درآمد کل به ازای تغییر در یک واحد فروش کالا. به عنوان مثال، فرض کنید با فروش ۱۰ جفت کفش ۲ میلیون تومانی به درآمد کل ۲۰ میلیون تومان رسیدهاید. حال با فروش یک جفش کفش اضافه، درآمد کل شما به ۲۲ میلیون تومان تغییر میکند. تغییر در درآمد کل معادل ۲ میلیون و تغییر در مقدار برابر ۱ (یک جفت کفش اضافه) است. با تقسیم ۲ بر ۱، میزان درآمد نهایی که معادل ۲ میلیون است به دست میآید.
۶- هزینه نهایی (Marginal Cost) یا به اختصار MC، برابر است با تغییر در هزینه کل به ازای تغییر در یک واحد تولید کالا. به عنوان مثال، اگر هزینه ساخت یک جفت کفش ۱ میلیون و هزینه ساخت دو جفت کفش ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان باشد، هزینه نهایی برابر است با ۵۰۰ هزار تومان.
در یک بازار رقابت کامل، قیمت مساوی درآمد نهایی (MR) است. اما این جمله به چه معناست؟
ابتدا بهتر است به بررسی سود بنگاهها یا تولیدکنندگان بپردازیم.
فرض کنید قیمت یک کیلوگرم گندم، ۶ هزار تومان باشد. اگر در بازار کاملا رقابتی، یک کشاورز ۱۰ کیلوگرم گندم تولید کند، درآمد کل او معادل ۶۰،۰۰۰ تومان خواهد بود. حال اگر این کشاورز میزان تولید را به ۲۰ کیلوگرم افزایش دهد، درآمد کل او معادل ۱۲۰،۰۰۰ تومان خواهد بود. از آنجایی که قیمت ثابت است، کشاورز با دو برابر کردن میزان تولید، درآمد کل خود را دو برابر میکند اما درآمد نهایی چه میشود؟
اگر تغییر در درآمد کل (از ۶۰ هزار به ۱۲۰ هزار که معادل ۶۰ هزار است) را بر تغییر در میزان تولید (از ۱۰۰۰ به ۲۰۰۰ که معادل ۱۰۰۰ است) تقسیم کنیم عدد ۶،۰۰۰ به دست میآید. این عدد میزان درآمد نهایی را نشان میدهد. همان طور که مشاهده میکنید قیمت هر کیلوگرم گندم نیز ۶،۰۰۰ تومان است. در نتیجه قیمت با درآمد نهایی تولیدکننده برابر است اما با چه میزانی از تولید، بنگاه سود میکند و با چه میزانی از تولید، ضرر میکند؟
در این بخش با یک مثال ساده نشان میدهیم که مقدار تولید بنگاه باید چقدر باشد تا بتواند به حداکثر سود ممکن دست پیدا کرده و ضرر نکند.
در ادامه از همان مثال تولید گندم با قیمت کیلویی ۶۰۰۰ تومان استفاده میکنیم. در جدول بالا، اولین ستون از سمت چپ، میزان تولید گندم را نشان میدهد. درآمد کل در ستون دوم نیز با ضرب قیمت در مقدار تولید به دست آمده است. در ستون سوم که مربوط به هزینهها است از ترکیب هزینه ثابت ۳۰۰۰ تومانی به ازای تولید هر یک کیلو گندم و هزینه متغیر که با توجه به مقدار تولید تغییر میکند، استفاده شده است.
همان طور که در جدول بالا مشاهده میکنید اگر کشاورز هیچ گندمی تولید نکند (به دلیل وجود هزینه ثابت) ۳۰۰۰ تومان ضرر کرده است. اگر کشاورز:
از آنجایی که هدف کشاورز بیشتر کردن مقدار سود است، سعی میکند سطحی از تولید را که در آن سود به بیشترین مقدار خود میرسد، انتخاب کند. در مثال بالا، بیشترین سود از تولید ۴ تا ۵ کیلوگرم گندم (۷۰۰۰ تومان) به دست میآید.
اما روش دیگری نیز وجود دارد که کشاورز با استفاده از آن میتواند سود خود را حداکثر کند یا از آن آگاه شود. سه ستون اول از سمت راست در جدول بالا که میزان تغییر در سود، درآمد و هزینه نهایی را نشان میدهند، معیار دیگری برای سنجش حداکثر میزان سود کشاورز است. طبیعی است که هر تولیدکننده تمایل دارد تا میزانی کالا را تولید کند که درآمد نهایی بیشتر از هزینه نهایی است. در جدول بالا:
مادامی که درآمد نهایی بیشتر از هزینه نهایی است، تولید گندم به نفع کشاورز است. در مثال بالا، به هنگام تولید پنجمین کیلوی گندم، درآمد نهایی و هزینه نهایی برابر شده و میزان سود صفر میشود. پس از آن نیز در صورت ادامه تولید، کشاورز دچار ضرر میشود. بنابراین کشاورز تصمیم میگیرد که در یک بازار رقابت کامل، بیشتر از ۵ کیلو گندم تولید نکند.
از آنجایی که میزان تولید بیشتر با قیمت ثابت در یک بازار رقابت کامل، بنگاه را دچار ضرر خواهد کرد، یافتن نقطه تعادل بنگاه، برای ثبات بنگاه و عدم خروج از بازار اهمیت مییابد. اگر به جدول قبلی توجه کنید هنگامی که هزینه نهایی و درآمد نهایی با یکدیگر برابر هستند، کشاورز بیشترین سود ممکن (۷۰۰۰ تومان) را به دست آورده است. همان طور که پیشتر اشاره شد، قیمت در بازار تعادلی مساوی درآمد نهایی است. اگر قیمت را به صورت یک خط افقی ترسیم کرده و منحنی هزینه نهایی (MC) را به صورت یک خط با شیب صعودی (به علت اینکه با افزایش تولید هزینه نهایی نیز افزایش مییابد) ترسیم کنیم، نقطه تقاطع این دو محلی است که بیشترین سود بنگاه به دست میآید.
در نتیجه میتوان گفت هنگامی که درآمد نهایی و هزینه نهایی با یکدیگر برابر شوند، میزان سود به حداکثر میرسد.
اگر قیمت بازار، از هزینه متوسط بلندمدت کمتر شود، فعالیت بنگاه به صرفه نیست و بنگاه میتواند تصمیم به تعطیلی بگیرد.
اگر هزینه کل تولید را بر تعداد یا مقدار واحدهای تولید شده تقسیم کنیم، هزینه متوسط به دست میآید. به عنوان مثال، اگر هزینه تولید ۱۰ کیلوگرم گندم معادل ۷۰،۰۰۰ تومان باشد. هزینه متوسط، معادل ۷ هزار تومان است. حال اگر قیمت بازار برای گندم ۶۰۰۰ تومان باشد، کشاور ناچار است که فعالیت خود را تعطیل کند.
همان طور که پیشتر اشاره شد، هزینههای تولید شامل هزینههای ثابت و هزینههای متغیر هستند.
هزینههای ثابت: رابطهای با مقدار کالای تولید شده ندارند؛ هزینه دستمزد کارگران، بیمه، مجوزها و ... از نوع هزینه ثابت است. به عنوان مثال، هزینه اجارهای که کشاورز برای تولید گندم، میپردازد جز هزینههای ثابت تولید است.
هزینههای متغیر: با مقدار کالای تولید شده مرتبط هستند؛ بدین معنی که با تغییر در میزان تولید، هزینههای متغیر نیز تغییر میکنند. هزینه خرید مواد اولیه، نگهداری و ... از جمله هزینههای متغیر تولید هستند.
هزینه متوسط در هر سه مورد «هزینه متوسط کل»، «هزینه متوسط ثابت» و «هزینه متوسط متغیر» قابل محاسبه است اما از میان این سه، اگر هزینه متوسط متغیر کمتر از قیمت بازار شود، بهتر است بنگاه تولید خود را متوقف کند.
بازار انحصار کامل نقطه مقابل بازار رقابت کامل است. در یک بازار انحصاری، یک شرکت خاص یک محصول خاص را تولید کرده و کنترل عرضه آن را بر عهده دارد. در نتیجه اگر تولیدکننده قیمت را به طریقی افزایش دهد که حاشیه سودش بیشتر شود، خریدار نمیتواند به شرکت یا فروشنده دیگری مراجعه کند. در نتیجه تنها کاری که میتواند در مقابله انجام دهد، نخریدن محصول است. البته اگر چارهای به جز خرید نباشد، خریدار مجبور است قیمت فروشنده را قبول کند. در اغلب موارد، شرکتهایی که مبتکر یک محصول خاص بوده و یا از طریق دولت به وجود آمدهاند در دسته شرکتهای انحصاری قرار میگیرند.
در این مقاله به بررسی بازار رقابت کامل در اقتصاد خُرد پرداخته و دانستیم که در بازاری که تعداد خریداران و فروشندگان بسیار زیادی داشته و در عین حال یک محصول کاملا مشابه (همانند گندم) در آن تولید میشود، قیمتها صرفا بر اساس عرضه و تقاضا تعیین شده و هیچ یک از خریداران و فروشندگان توانایی تغییر قیمت را ندارند. هرچند چنین بازاری، فاصله قابل توجهی با دنیای واقعی دارد اما بینشی مهم در خصوص قیمتها و رفتار خریداران و فروشندگان در اختیار کسب و کارها و سرمایهگذارانی که قصد فعالیت در بازارهای مالی دارند، قرار میدهد.
جهت آشنایی بیشتر با سایر مفاهیم اقتصادی تاثیرگذار بر سرمایه گذاری از مقالات زیر استفاده کنید.
بازار رقابتی یا رقابت کامل، بازاری با تعداد بسیار بالای خریداران و فروشندگان است که در آن تمام فروشندگان، یک محصول مشابه و کاملا همگن عرضه میکنند. به دلیل کوچک بودن شرکتها و تعداد بالای شرکتکنندگان در بازار، قیمت بر اساس عرضه و تقاضا تعیین شده و به ثبات میرسد. به عبارت دیگر، هیچ یک از دو گروه خریداران و فروشندگان نمیتوانند تاثیری بر قیمت گذاشته و آن را تغییر دهند.
بازار رقابت کامل بیشتر جنبه تئوری دارد تا عملی. با این وجود، در حال حاضر بازارهای محصولات کشاورزی نزدیکترین مشخصات را به یک بازار رقابت کامل دارند اما در ایران به دلیل مداخله دولت در تعیین قیمت محصولات کشاورزی، بازار رقابت کامل شکل نمیگیرد.
کد بازیابی به ایمیل و شماره موبایل ارسال شد
این کد حداکثر 5 دقیقه اعتبار دارد