کسری بودجه (Budget balance) به موقعیتی گفته میشود که در یک بازه زمانی معین (اغلب یک ساله)، میزان هزینههای دولت بیشتر از درآمدهای آن شود. بنابراین در چنین شرایطی دولت ممکن است برخی از هزینهها یا مخارج خود را کاهش داده و در عوض میزان فعالیتهای درآمدزا بیشتر کند.
در ادامه به بررسی اثرات کسری بودجه بر اقتصاد پرداخته و تاثیرات این کسری را بر سرمایهگذاری در بازارهای مالی بررسی خواهیم کرد.
در تعریف کسری بودجه به زبان ساده، میتوان گفت هنگامی که دولت بیشتر از درآمدهای مالیاتی (+ سایر درآمدها) خرج کند، با کسری بودجه رو به رو میشود. نقطه مقابل کسری بودجه، مازاد بودجه است. مازاد بودجه به معنای بیشتر بودن درآمدهای دولت نسبت به مخارج آن است. در صورت یکی بودن هزینهها و درآمدها، بودجه متعادل است.
برای مثال فرض کنید دولت قصد دارد سیستم حمل و نقل و خدمات بهداشتی را بهبود دهد. هزینه این خدمات معادل ۲۰ میلیارد دلار است اما درآمد دولت معادل ۱۷ میلیارد دلار است. در این حالت کسری بودجه دولت معادل ۳ میلیارد دلار است.
در ادامه برای درک بهتر مطلب، دو مثال از مقدار کسری بودجه آمریکا و ایران آوردهایم.
۱- به نقل از وبسایت وزارت خزانه داری آمریکا، «در طی ۱۱ ماه از سال مالی ۲۰۲۳ در آمریکا، هزینههای دولت فدرال معادل ۶.۱۳ تریلیون دلار و درآمد آن معادل ۴.۴۴ تریلیون دلار بوده است. بنابراین کسری بودجه در این ۱۱ ماه معادل ۱.۵ تریلیون دلار بوده که نسبت به سال گذشته ۶۰۰ میلیارد دلار افزایش یافته است.»
۲- به نقل از وبسایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، بررسی عملکرد چهار ماهه نخست سال ۱۴۰۲ نشان میدهد که دولت معادل ۵۱ هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشته است. علاوه بر این، پیشبینی کارشناسان حاکی از این نکته است که کسری بودجه ۱۴۰۲ به حدود ۳۸۰ هزار میلیارد تومان خواهد رسید که برای رفع آن به همین میزان منابع جدید نیاز خواهد داشت.
راه تامین کسری بودجه از طریق استقراض ممکن است. به انباشت استقراضهای گذشته دولت، بدهی ملی یا Government debt گفته میشود. بدهی ملی یا بدهی دولت در کشورهای مختلف به شکلهای متفاوتی اندازهگیری میشود.
۱- درآمدها
اکثر درآمد دولتها از طریق مالیات بر درآمد، مالیات شرکتها، مالیات بر مصرف و مالیات بیمه اجتماعی به دست میآید.
منابع بودجه ایران شامل درآمدهای مالیاتی، درآمدهای گمرکی، منابع حاصل از نفت و فرآوردههای نفتی، واگذاری اوراق مالی، واگذاری شرکتهای دولتی و سایر واگذاریها، استفاده از صندوق توسعه ملی، فروش و واگذاری اموال غیرمنقول و سایر موارد است.
۲- هزینهها
به طور کلی هزینههای دولتها شامل مراقبتهای بهداشتی، زیرساختها، دفاع، یارانه، مستمری و سایر مواردی است که به سلامت اقتصاد کمک میکند.
مصارف بودجه ایران شامل اعتبارات هزینهای (حقوق کارکنان، یارانه، خدمات عمومی)، تملک داراییهای سرمایهای، تملک داراییهای مالی و تکالیف قانونی خارج از سقف مصارف است.
کسری بودجه به علت تغییرات در هر دو سطح مالیات (درآمد) و هزینههای دولت رخ میدهد:
برخلاف آنچه در ظاهر به نظر میرسد، کسری بودجه در اقتصاد کلان همیشه یک شاخص منفی نیست. در ادامه، تاثیر کسری بودجه در اقتصاد را بررسی میکنیم.
۱- افزایش تقاضای کل
اگر کسری بودجه به معنای کاهش مالیات و افزایش مخارج دولت باشد، منجر به افزایش تقاضای کل شده و متعاقب آن رشد اقتصادی بیشتر میشود.
۲- رونق اقتصاد در دوران رکود
در دوران رکود، میزان تقاضا و مصرف کاهش یافته و میزان سرمایهگذاری بخش خصوصی کمتر میشود. یک دولت برای مقابله با این وضعیت ممکن است وام گرفته و هزینههای خود را به شکل موثری به رونق اقتصاد اختصاص دهد.
۳- بهبود خدمات عمومی
افزایش مخارج یا هزینههای دولت که منجر به کسری بودجه میشود، ممکن است در بخش زیرساختها، مراقبتهای بهداشتی، برنامههای بازنشستگی و ... مصرف شده باشد.
۴- مالیات بیشتر در آینده
کسری بودجه در طول زمان منجر به تشکیل بدهیهای انباشته میشود. بنابراین در اغلب موارد، مبلغ مالیات (که درآمد اصلی دولت است) در آینده افزایش پیدا خواهد کرد.
کسری بودجه ممکن است در راستای اجرای سیاستهای مالی انبساطی توسط دولت ایجاد شده باشد. این سیاست مبتنی بر کاهش مالیات (= کاهش درآمد دولت) و افزایش مخارج دولت در زیرساختها و سرمایهگذاریهای خارجی جهت تقویت رشد اقتصادی است.
دولتی که با کسری بودجه رو به رو است برای دریافت وامهای هنگفت، نرخهای بهره بالاتری را به سرمایهگذاران و وامدهندگان خارجی پیشنهاد میدهد. بنابراین افزایش استقراض دولت منجر به افزایش نرخ بهره و بازدهی اوراق قرضه میشود.
تاثیر کسری بودجه دولت بر تورم در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است. بر اساس دادههای اقتصاددانان، در کشورهای در حال توسعهای که نرخ تورم بالا است، کسری بودجه وجود دارد اما شواهد کمی برای وجود این رابطه در کشورهای توسعه یافتهای که نرخ تورم پایینی دارند، وجود دارد.
از آنجایی که دولت میتواند از سیاستهای پولی به منظور جبران کسری بودجه استفاده کند، تورم افزایش پیدا میکند. برای مثال با استقراض دولت از بانک مرکزی، حجم نقدینگی یا عرضه پول افزایش پیدا میکند. رابطه کسری بودجه و تورم را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
ایران جز کشورهای دسته سوم است.
همان طور که در قسمت قبلی اشاره شد، تاثیر کسری بودجه بر نقدینگی در صورت توسل دولت به بانک مرکزی برای چاپ پول و جبران کسری نمایان میشود. در چنین حالتی کسری بودجه موجب افزایش نقدینگی میشود.
همان طور که پیشتر نیز اشاره رشد، کسری بودجه ناشی از سیاستهای مالی انبساطی دولت میتواند منجر به رشد اقتصادی شود. با این وجود نظریههای مختلفی در اقتصاد وجود دارد که دیدگاههای متفاوتی نسبت به کسری بودجه ابراز کردهاند. علاوه بر این، مقدار کسری بودجه، علت آن و وضعیت اقتصادی در این مسئله که آیا کسری بودجه بر رشد اقتصادی موثر است یا نه، تاثیرگذار هستند.
به طور کلی میتوان گفت در کوتاه مدت، کسری بودجه با هدف افزایش تقاضای کل میتواند منجر به رشد اقتصادی شود. برای مثال آمریکا در دوران رکود بزرگ (۲۰۰۸ میلادی) با کاهش درآمدهای مالیاتی و افزایش مخارج در جهت کمک به تولید از این بحران خارج شد.
تاثیر کسری بودجه بر رشد اقتصادی در بلندمدت دو دیدگاه متضاد در اقتصاد دارد. دیدگاه اول حاکی از این نکته است که کسری بودجه در بلندمدت منجر به کاهش سرمایهگذاری خصوصی و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی خواهد شد. بنا بر دیدگاه دوم کسری بودجهای که منجر به صرف هزینه بیشتر در زیرساختها میشود، میتواند به تولید بیشتر کالاها و خدمات منجر شود.
کسری بودجه بر اقتصاد، افراد و مشاغل تاثیر میگذارد. از آنجایی که دولتها درصدد جبران کسری بودجه برمیآیند، ممکن است هزینههای بخش خدمات عمومی مانند زیرساختها و مراقبتهای بهداشتی را کاهش دهند. از طرف دیگر افزایش مالیات از شرکتها و بنگاههای اقتصادی ممکن است در توانایی آنها برای استخدام کارکنان جدید و تولید بیشتر تاثیر منفی بگذارد.
روش یکسانی جهت کاهش یا جبران کسری بودجه وجود ندارد و هر دولتی ممکن است مقدار درآمدها از برخی منابع خود را افزایش داده و مقدار مخارج خود در بعضی قسمتها را کاهش دهد.
در آمریکا برای مقابله با کسری بودجه، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار عرضه میشوند تا دولت در ازای این قرض، پول به دست بیاورد.
از جمله مهمترین روشهای تامین کسری بودجه در ایران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- استقراض از بانک مرکزی یا سایر بانکهای تجاری، نقدینگی را بیشتر کرده و منجر به افزایش تورم میشود.
۲- دولت با فروش اوراق بهادار میتواند کسری بودجه خود را تامین میکند اما استفاده از این روش منجر به افزایش نرخ بهره و کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی در کشور میشود.
۳- استقراض از بانکها و موسسات بینالمللی به شکل مستقیم (وام) یا از طریق فروش اوراق بهادار انجام میشود. با این روش کسری تراز پرداختها (به دلیل ارزش بیشتر واردات نسبت به صادرات) جبران میشود.
۴- در این روش که تبعات اقتصادی اندکی دارد، دولت داراییهای خود را به منظور جبران کسری بودجه به فروش میرساند.
با توجه به اینکه کسری بودجه بالا در ایران همراه با نرخ بالای تورم است، سرمایه گذاری در بازارهای مالی برای تمامی آحاد جامعه الزامی است. با سرمایه گذاری در داراییهای مالی ضد تورم مانند طلا و سکه، میتوان در برابر رشد نقدینگی و کاهش ارزش پول مقابله کرد اما آیا همه میتوانند علاوه بر حفظ ارزش پول به بازدهی بالایی دست یابند به طوری که سرعت رشد سرمایه آنها بیشتر از نرخ تورم شود؟
با ترکیب این سه مرحله افراد میتوانند با تورم بالایی که بخش بزرگی از آن ناشی از کسری بودجه دولت است، مقابله کرده و به تدریج به سود بالایی دست پیدا کنند. در دوره رشد اقتصادی با متد SMI، هر سه مورد بالا در کنار یکدیگر آموزش داده میشوند. جهت کسب جزئیات بیشتر در خصوص سرفصلهای دوره رشد اقتصادی به این قسمت مراجعه کنید.
در این مقاله با مفهوم کسری بودجه و تاثیرات آن در اقتصاد آشنا شدیم. دانستیم که اگر هزینههای دولت بیشتر از درآمدهای آن شود، کسری بودجه به وجود میآید. با این حال کسری بودجه همیشه شاخصی منفی است و در برخی مواقع میتواند منجر به رشد اقتصادی شود. البته کسری بودجه در ایران متفاوت بوده و خود به عاملی جهت افزایش تورم تبدیل شده است.
تامین کسری بودجه، راه حلهایی دارد که در متن مقاله به آنها پرداختیم. با این وجود ایران چندین سال پیاپی است که با مشکل کسری بودجه و افزایش تورم رو به رو است. با این وجود هر فردی میتواند در شرایط کنونی با یادگیری روشهای صحیح سرمایهگذاری و رشد درآمد از افزایش قیمتها در امان بماند. به امید اینکه شما نیز جز کسانی باشید که با به کارگیری دانش اقتصادی به ثروت دست مییابید.
مطالعه مقالات زیر در جهت آشنایی بیشتر با مفاهیم اقتصادی و نحوه سرمایهگذاری اصولی، پیشنهاد میشود.
به طور کلی میتوان گفت اثر کسری بودجه بر اقتصاد اگر در راستای سیاستهای مالی انبساطی صورت گرفته باشد، مثبت بوده و منجر به رونق اقتصادی میشود اما در برخی کشورها مانند ایران، اثر کسری بودجه بر اقتصاد خود را به شکل افزایش تورم نشان میدهد.
کسری بودجه به بیشتر شدن مخارج دولت نسبت به درآمدهای آن گفته میشود اما بدهی دولت از انباشت کسری بودجه در طول زمان به وجود میآید.
مهمترین فاکتور امنیت اقتصادی ایران، تورم است و کسری بودجه به خصوص در کوتاه مدت (به دلیل توسل جستن به سیاستهای پولی) منجر به افزایش تورم میشود.
لینک کوتاه مقاله: https://amoozesh-boors.com/i/bd
کد بازیابی به ایمیل و شماره موبایل ارسال شد
این کد حداکثر 5 دقیقه اعتبار دارد