اقتصاد خُرد (Microeconomics) یکی از شاخههای علم اقتصاد است که رفتار تولیدکنندگان و مصرف کنندگان را در بازار مربوط به یک کالای خاص بررسی میکند. این بررسی، نحوه تعامل عرضه و تقاضا را نشان میدهد. در واقع اقتصاد خرد علت خرید یک کالا، علت تولید آن کالا و عوامل موثر در انتخاب کالا توسط خریداران را بررسی میکند.
اقتصاد، علم تخصیص بهینه منابع کمیاب جهت تولید کالاها و خدمات است و اقتصاد خرد، در سطح خرد به بررسی قیمت کالا، میزان تولید آن، بازار کالا و ... میپردازد.
در تعریف اقتصاد خرد به زبان ساده باید بگوییم که این علم به بازار کالا و خدمات اشاره دارد. اقتصاد خرد رفتار و تصمیمات خانوارها (مصرف کنندگان) و بنگاهها (تولیدکنندگان) را به هنگام خرید یا تولید کالا بررسی کرده و در نهایت تاثیر تصمیمات این دو گروه را بر بازار بررسی میکند.
برای مثال، حتما به این موضوع برخورد کردهاید که با افزایش قیمت گوشت قرمز، میزان مصرف آن در خانواده شما یا سایر اطرافیانتان کاهش پیدا میکند. علم اقتصاد خرد در چنین مواقعی ابزارهای تحلیلی خود را برای بررسی رفتارهای مصرف کنندگان پس از افزایش قیمت گوشت، به کار میگیرد. در اقتصاد خرد سوالاتی از این دست بررسی میشوند:
در یک کلام میتوان گفت که اقتصاد خُرد، علم بررسی قیمت و تعادل میان عرضه و تقاضا است. دقت داشته باشید که اقتصاد خرد علت گرانی گوشت را بررسی نمیکند. در واقع چنین موضوعاتی در شاخه اقتصاد کلان بررسی میشوند.
اقتصاد کلان (Macroeconomics)، شاخهای از علم اقتصاد است که موضوعات اقتصادی را در سطح کلان و کلی بررسی میکند. حتما در اخبار به عباراتی همچون میزان رشد درآمد ملی، رکود اقتصادی، افت یا رشد بازار بورس، پایه پولی و نقدینگی، روشهای مقابله بانک مرکزی با تورم و ... برخورد کردهاید. اقتصاددانان از چنین فاکتورهایی جهت سنجش سلامت اقتصادی در سطح کلان استفاده میکنند و سرمایه گذاران با استفاده از اطلاعات و تجزیه و تحلیلهای این دانش، بهترین تصمیمات سرمایه گذاری را جهت کسب ثروت و بازدهی بیشتر میگیرند.
تفاوت اقتصاد خرد و کلان مربوط به موضوعاتی است که در هر کدام از این شاخهها بررسی میشود. اقتصاد خرد به بررسی خانوارها و بنگاههای اقتصادی و تصمیمات آنها برای خرید کالا و فرآیند تقاضا و عرضه میپردازد. اما اقتصاد کلان به بررسی تصمیمات کلان اقتصادی که دولتها و بانکهای مرکزی برای برقراری تعادل در اقتصاد انجام میدهند، میپردازد.
مهمترین اصل در اقتصاد خرد این است که خانوارها و بنگاهها وضعیت خود را بهینه میکنند. به عبارت دیگر این دو گروه با در نظر گرفتن محدودیتها، برای دستیابی به اهداف مورد نظرشان بیشترین تلاش ممکن را انجام میدهند.
در این قسمت، برای درک بهتر مفهوم مطلوبیت در اقتصاد خرد از چند مثال استفاده میکنیم.
مثال ۱: یک شرکت از چوب (مواد اولیه)، کابینت چوبی میسازد و بدین طریق ارزش قابل توجهی به چوب (که کاربرد کمتری برای مشتری دارد) میبخشد. سطح رضایت و مطلوبیت مشتری نسبت به کابیت بیشتر از خودِ چوب است.
مثال ۲: مطلوبیت یا رضایت مشتری از یک کیک عروسی سه طبقه سفارشی بیشتر از یک شکلاتی ساده است. بنابراین، قنادی با پخت کیکهای سفارشی چند طبقه و تزیینات بیشتر، ارزش قابل توجهی به محصول خود میافزاید تا مطلوبیت مشتری بیشتر شود.
۱- نظریه اقتصاد خرد با هدف تحلیل نحوهی به حداکثر رساندن مطلوبیت فردی آغاز میشود.
۲- تئوری اقتصاد خرد معمولا با مطالعه یک فرد منطقی و مطلوب آغاز میشود. در واقع، عقلانیت بدین معناست که ترجیحات یک فرد پایدار، کلی و در عین حال گذرا یا برگشت پذیر هستند.
۳- در نظریه اقتصاد خرد فرض بر این است که بازارها کامل هستند، بدین معنی که تعداد زیادی خریدار و فروشنده در بازار وجود دارد و هیچ کدام نمیتوانند تاثیر قابل توجهی بر قیمت کالاها داشته باشند. با این حال، این فرضیه در دنیای واقعی، هنگامی که خریدار یا فروشنده کنترل قیمت را به دست میگیرد، شکست میخورد.
۴- در اقتصاد خرد، فرض بر این است که روابط ترجیحی به هم پیوسته هستند. تنها در این صورت است که با مقایسه دو نتیجهی اقتصادی، عنصر مطلوبیت قابل تمایز خواهد بود.
همان طور که در قسمت قبلی اشاره شد، بررسی تعادل میان عرضه و تقاضا مهمترین موضوعی است که در علم اقتصاد خرد به آن پرداخته میشود. به طور کلی، اگر تاثیر سایر عوامل بر قیمت کالا را نادیده بگیریم:
به نقل از وبسایت CFI مدل عرضه و تقاضای اقتصاد خرد، رابطه میان کمیت یا مقدار کالایی است که تولیدکنندگان تمایل به تولید و فروش با قیمتهای مختلف دارند و همچنین مقدار کالایی که مصرف کنندگان با چنین قیمتهایی تمایل به خرید دارند را نشان میدهد. بنابراین قیمت و کمیت دو معیار اساسی برای سنجش کالاهای تولید شده و مبادله شده در نظر گرفته میشوند.
منظور از تقاضا (Demand) میزانی از کالا یا خدمات است که مصرف کنندگان تمایل به خرید آن دارند. میزان این تمایل به خرید (همچنان که در مثال گوشت در ابتدای مقاله توضیح دادیم) تحت تاثیر عوامل زیر، افزایش یا کاهش پیدا میکند:
قانون تقاضا در اقتصاد خرد به این نکته اشاره دارد که با افزایش قیمت کالا، مطلوبیت (سطح رضایت مصرف کنندگان) آن از نظر مصرف کنندگان کاهش یافته و در نهایت میزان تقاضا نیز کاهش خواهد یافت.
اقتصاددانان برای بررسی رابطه میان قیمت یک کالا و میزان تقاضا برای آن از منحنی تقاضا با دو فاکتور قیمت (Price) و کمیت (Quantity) استفاده میکنند.
فرض کنید شما صاحب یک کافه هستید و نیاز دارید که قیمت یک فنجان قهوه را به شکلی تنظیم کنید که بیشترین سود ممکن را به دست بیاورید.
به نظر شما تعیین قیمت بیشتر برای یک فنجان قهوه سود شما را افزایش میدهد یا تعیین قیمت کمتر؟
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید زمانی که قیمت یک فنجان قهوه ۲ دلار است، مقدار تقاضا برابر با ۱۰۰ فنجان است اما زمانی که قیمت به ۳ دلار افزایش پیدا میکند، تقاضا کاهش یافته و به ۷۵ فنجان میرسد. با کاهش قیمت (۱.۵ دلار) مقدار تقاضا افزایش یافته و به ۱۲۵ فنجان میرسد. در نتیجه میتوان گفت شیب منحنی تقاضا همواره منفی است.
منظور از عرضه (Supply) مقدار کالا یا خدماتی است که تولیدکنندگان در سطح قیمتی مشخصی تمایل به تولید آن دارند. عوامل تاثیرگذار بر عرضه کالا شامل موارد زیر میشوند:
قانون عرضه در اقتصاد خرد به این نکته اشاره دارد که رابطه مستقیمی میان قیمت کالا و میزان عرضه آن وجود دارد. به عبارت دیگر، با افزایش قیمت کالا بنگاهها تمایل بیشتری به افزایش میزان تولید و عرضه دارند چرا که صرفه یا سود حاصل از این فعالیت بیشتر خواهد شد. به همین ترتیب در صورت کاهش قیمت کالا، تمایل تولیدکنندگان به تولید و عرضه نیز کاهش خواهد یافت.
رابطه میان قیمت یک کالا و میزان عرضه آن توسط تولیدکنندگان با استفاده از منحنی عرضه که همواره شیبی مثبت دارد، نشان داده میشود. در این منحنی نیز از دو فاکتور قیمت و کمیت استفاده میشود.
فرض کنید شما تنها کسی هستید که در شهر خود به هنر نقاشی تسلط دارید و حاضرید هر هفته یک تابلو کشیده و به قیمت مشخصی مثلا ۱۰۰ دلار به فروش برسانید. در این حالت خود را به جای تولیدکننده قرار دهید. اگر دو مشتری برای تابلوی شما وجود داشته باشد، ممکن است پیشنهاد کشیدن تابلوی دوم را به مشتری دوم بدهید.
مشکلی که پیش میآید این است که کشیدن هر تابلو ۲۰ ساعت به طول میانجامد. بنابراین اگر سفارش دوم را قبول کنید، بدین معنی است که نمیتوانید تعطیلات آخر هفته را با دوستان خود بگذرانید. بنابراین تنها در صورت پرداخت قیمت بالاتر مثلا ۲۰۰ دلار قادرید این پیشنهاد را پذیرفته و از تعطیلات آخر هفته صرف نظر کنید. کشیدن تابلوی دوم به جای رفتن به تعطیلات، نمونهای از هزینه فرصت است.
حال اگر مشتری سومی بخواهد در همان هفته یک تابلو از شما خریداری کند، چه اتفاقی میافتد؟
در این حالت شاید تمایلی به انجام سفارش سوم نداشته باشید یا به دلیل افزایش هزینه فرصت (فرصت انجام بسیاری از کارهای مورد علاقهتان) قیمت را از ۲۰۰ دلار هم بیشتر کنید.
به همین دلیل است که شیب منحنی تقاضا همواره مثبت است و با افزایش مقدار تولید، قیمت نیز افزایش پیدا میکند. در علم اقتصاد به این موضوع هزینه نهایی (Marginal Cost) گفته میشود. هزینهای که به ازای تولید یک واحد بیشتر از محصول به کل هزینه تولید اضافه میشود.
از دیدگاه اقتصاد خرد، تعادل بازار (Market equilibrium) زمانی به وجود میآید که میزان عرضه و تقاضا با یکدیگر برابر باشد. بنابراین زمانی که منحنیهای عرضه و تقاضا در نقطهای از نمودار مانند شکل زیر با یکدیگر برخورد کنند، تعادل در بازار شکل میگیرد.
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، محل تلاقی منحنی عرضه و تقاضا، نقطه تعادل بازار است. حال اگر قیمت یک کالا کمتر از P* شود، میزان تقاضا برای آن کالا افزایش یافته و منجر به مازاد تقاضا یا کمبود میشود. در چنین شرایطی تولیدکنندگان باقی کالاهایی را که در اختیار دارند با قیمت بیشتری به فروش میرسانند. در نتیجه قیمت به نقطه تعادل نزدیک میشود.
حال اگر قیمت کالا بیشتر از P* شود، میزان تقاضا کاهش یافته و مازاد عرضه شکل میگیرد. در چنین شرایطی تولیدکنندگان مجبورند کالاهای خود را با قیمت پایینتری به فروش برسانند. در چنین حالتی تقاضا افزایش یافته و بازار به نقطه تعادل نزدیک میشود.
برخی از مهمترین موضوعات اقتصاد خرد شامل موارد زیر میشوند:
انواع بازارها در اقتصاد خرد را میتوان با توجه به مسائلی همچون تعداد خریداران و فروشندگان، چگونگی توزیع سهم هر یک از فروشندگان از بازار، سهولت ورود و خروج شرکتها به بازار و ... به ۴ دسته کلی تقسیم کرد:
در این بخش به معرفی مهمترین کتابها در حوزه علم اقتصاد کلان میپردازیم.
۱- کتاب اقتصاد خرد نوشته دومینیک سالواتوره
این کتاب در سال ۱۹۷۴ میلادی منتشر شده و نشر نی آن را به فارسی برگردانده است. این کتاب بیشتر برای دانشجویان اقتصاد مناسب است و سوالات و تمرینهای بسیاری در آن گنجانده شده است.
۲- کتاب نظریه اقتصاد خرد نوشته گریگوری منکیو
این کتاب اگرچه برای دانشجویان اقتصاد نوشته شده اما نویسنده کتاب سعی کرده تا جای ممکن مطالب را به شیوهای به رشته تحریر درآورد که مخاطبی هم که با علم اقتصاد آشنا نیست، توانایی درک مطالب آن را داشته باشد.
۳- کتاب اقتصاد خرد به زبان ساده نوشته کریگ آ. دپکن
این کتاب سعی بر این دارد تا محاسبات ریاضی و نظریههای اقتصاد خرد همچون عرضه و تقاضا، کششها و ... را به شکلی ساده شده به مخاطب آموزش دهد. این کتاب نیز به فارسی ترجمه شده و دانشجویان میتوانند از آزمونهای آن جهت درک بیشتر مطالب استفاده کنند.
در این بخش از سری مقالات اقتصادی به آموزش اقتصاد خرد و تفاوت آن با اقتصاد کلان پرداختیم. دانستیم که اقتصاد خرد، علمی است که به بررسی قیمت در سطوح خرد پرداخته و رفتار تولیدکنندگان و مصرف کنندگان را برای تجزیه و تحلیل بازار یک کالای خاص انجام میدهد. اما سوالی که پیش میآید این است که چه سطحی از دانش اقتصادی، افراد عادی را به سرمایه گذارانی موفق تبدیل میکند؟
یادگیری علم اقتصاد کلان میتواند افراد را (با هر سطحی از درآمد و سرمایه) به بازدهی بالایی برساند. البته منظور ما یادگیری فرمولهای اقتصادی نیست. در واقع، یادگیری اقتصاد کلان به روشی کاربردی و مخصوص فعالیت در بازارهای مالی است که افراد را به این هدف خواهد رساند. به همین منظور در دوره رشد اقتصادی با متد SMI سعی شده تا ضمن آموزش جامع اقتصاد کلان، نحوه به کارگیری آن برای رشد درآمد انواع مشاغل و انجام سرمایه گذاریهای موفق در بازارهای مالی به ویژه بازار طلا و سکه پوشش داده شود.
علم اقتصاد کلان، سلاحی است که هر فردی دیر یا زود باید خود را به آن مسلح کند. به خصوص در ایران امروز که نرخ تورم به صورت افسار گسیخته در حال رشد است. به امید اینکه شما نیز با تسلط به اقتصاد کلان، بهترین تصمیمات مالی را برای آینده خود و خانواده خود بگیرید.
جهت آشنایی با سایر موضوعات اقتصادی از مقالات زیر استفاده کنید.
علم اقتصاد به دو شاخه اقتصاد کلان و اقتصاد خرد تقسیم بندی میشود. در اقتصاد کلان، تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی همچون تولید ناخالص ملی، حجم پول (نقدینگی)، تورم و ... تجزیه و تحلیل میشود. برای مثال در اقتصاد کلان، تغییری که حجم عرضه پول یا نقدینگی میتواند بر نرخ بهره و تورم داشته باشد، بررسی میشود.
در اقتصاد خرد، رفتار افراد و واحدهای اقتصادی (مصرف کننده و تولید کننده)، بازار یک کالا و یا ... مورد بررسی قرار میگیرد. برای مثال در اقتصاد خرد این مسئله که چرا مصرف کننده به جای پروژکتور پخش فیلم، سینمای خانگی خریداری میکند و یا چرا تولیدکنندگان تصمیم میگیرند پروژکتور یا سینمای خانگی تولید کنند، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
اهداف اقتصاد خرد بر تحلیل رفتار تولیدکننده و مصرف کننده در بازار استوار است. به عبارت دیگر هدف اقتصاد خرد، به دست آوردن تحلیل مناسبی از قیمت و رابطه آن با عرضه و تقاضا است.
کد بازیابی به ایمیل و شماره موبایل ارسال شد
این کد حداکثر 5 دقیقه اعتبار دارد