اقتصاد رفتاری (Behavioral economics)، شاخهای از علم اقتصاد است که از ترکیب روانشناسی و اقتصاد به وجود آمده است. مردم گاهی در مواجهه با فعالیتهای مالی و اقتصادی، تصمیمهای غیر منطقی میگیرند. علم اقتصاد رفتاری، علت این تصمیمات غیرمنطقی و عدم پیروی افراد از مدلهای اقتصادی را بررسی و پیدا می کند.
اقتصاد رفتاری در بورس میتواند علت تصمیمات سرمایهگذاران در موقعیتهای مختلف را تحلیل کند. در نتیجه معاملهگران میتوانند علت برخی از بزرگترین اشتباهات خود در بورس یا سایر بازارهای مالی را بیابند.
علاوه بر تاثیر اقتصاد رفتاری در بازارهای مالی، این دانش در اختیار شرکتهای بزرگ نیز قرار دارد. برای مثال، همین دانش است که در تبلیغات «یکی بخر، یکی جایزه بگیر» کاربرد زیادی دارد.
اقتصاد رفتاری به مطالعه رفتار اقتصادی انسان واقعی میپردازد نه رفتاری که بر اساس تعاریف اقتصاددانها از انسان و فعالیتهای اقتصادی داده شده است. در یک دنیای ایده آل، مردم همیشه تصمیمات بهینهای میگیرند که بیشترین سود و رضایت را برای آنها به ارمغان میآورد. در تئوری «انتخاب عقلانی» مردم چنین تصمیماتی میگیرند اما این قضیه همیشه در دنیای واقعی صحت ندارد. مردم گاهی تصمیماتی میگیرند که اصلا به نفع آنها نیست.
برای مثال فردی را در نظر بگیرید که اضافه وزن دارد. چنین شخصی بر اساس تئوری انتخاب عقلانی باید غذاهایی با میزان حداقل کالری را انتخاب کند. با این وجود، این شخص ممکن است با یک تبلیغ بستنی وسوسه یا قانع شود که خوردن آن تاثیری در کاهش وزنش ندارد. این جاست که علم اقتصاد رفتاری وارد میشود. علم اقتصاد رفتاری معتقد است گرچه این فرد چاق نوع و مقدار غذاهای سالم برای کاهش وزن را میداند اما در نهایت رفتار او بر اساس سوگیری شناختی، احساسات و تاثیرات اجتماعی خواهد بود.
اقتصاد رفتاری ۵ عامل زیر را برای تجزیه و تحلیل رفتار انسانها بررسی میکند.
۱- عقلانیت محدود (Bounded Rationality)
عقلانیت محدود در اقتصاد رفتاری بدین معنی است که افراد بر اساس دانش محدودِ خود تصمیمگیری میکنند. این دانش محدود یا به واسطه عدم تخصص فرد و یا به علت کمبود اطلاعاتِ در دسترس است. برای مثال فردی را در نظر بگیرید که بدون تحقیق درباره بنیاد یک شرکت، سهام آن را خریداری میکند.
به نقل از وبسایت دانشگاه شیکاگو، «عقلانیت محدود به این واقعیت اشاره دارد که افراد توانایی شناختی، اطلاعات و زمان محدودی دارند و همیشه انتخاب درست از منظر یک اقتصاددان را انجام نمیدهند. حتی اگر اطلاعاتی در این زمینه در دسترس افراد باشد به عللی چون نداشتن وقت کافی یا عدم توانایی تحلیل و ترکیب اطلاعات، همچنان تصمیمات احساسی میگیرند.»
در صورت عدم برخورداری از قدرت تجزیه و تحلیل سهام یا نداشتن وقت کافی، میتوانید از سیگنالهایِ بورسی ارائه شده در انجمن خبرگان سرمایهگذاری در ایران استفاده کنید. این سیگنالها در دو شکل نوسانگیری و بنیادی ارائه و به همراه نقاط دقیق ورود و خروج اعلام میشوند. در صورت سرمایهگذاری در سایر بازارهای مالی مانند دلار، طلا، خودرو و ملک نیز میتوانید از مشاوره و سیگنال خرید در این بازارها نیز استفاده کنید.
۲- معماری انتخاب (Choice Architecture)
دومین فاکتور اقتصاد رفتاری، معماری انتخاب است که به راحتی توسط تبلیغات قابل انجام است. زمانی که تبلیغ یک محصول در یک فروشگاه زنجیرهای بهتر و بیشتر است، به احتمال زیاد افراد کالایی که تبلیغات بیشتری را دارند، خریداری میکنند.
۳- سوگیری شناختی (Cognitive Bias)
سومین فاکتور اقتصاد رفتاری، سوگیری شناختی است. فرض کنید فردی قرار است بین دو شرکت مختلف، یکی را برای سرمایهگذاری انتخاب کند. نام مدیر شرکت یا نام خودِ آن، رنگ لوگو و سایر مواردی که به ارزندگی شرکت و سهام آن ارتباطی ندارد، سوگیری شناختیای در فرد ایجاد میکند که ممکن است بر اساس آن، سهام مورد نظر خود را انتخاب کند.
۴- تبعیض (Discrimination)
مردم معمولا افراد و رویدادها را با زاویه دید خود درک میکنند. بنابراین در چنین شرایعی، معمولا بین افراد و وقایع تبعیض قائل میشوند.
۵- ذهنیت تودهای یا گلهای (Herd Mentality)
اقتصاد رفتاری معتقد است بسیاری از تصمیمات افراد بر پایه رفتار جمع انجام میشود. این تبعیت از جمع میتواند علتهای مختلفی مانند ترس از دست دادن، حس خوبِ با جمع بودن و یا سایر موارد باشد. در نهایت با وجود اینکه تصمیم جمعی ممکن است بهترین گزینهی ممکن نباشد، ذهنیت تودهای منجر به تبعیت از جمع میشود.
یکی از مثالهای اقتصاد رفتاری را میتوان به شکل زیر بیان کرد:
زمانی که عدهای از سهامداران سهمی را خریداری میکنند و شایعات زیادی نیز پیرامون یک سهم شکل میگیرد، سایر افراد به تبعیت از آنها و بدون انجام هر گونه تحلیل، آن سهم را خریداری میکنند. به این حرکت، رفتار گلهای در بورس گفته میشود. رفتار گلهای در اغلب موارد منجر به حباب قیمتی در سهام شده و باعثِ بیشتر شدن قیمت بازاری نسبت به ارزش ذاتی سهم میشود.
تبعیت از رفتار تودهای در بورس در اغلب موارد به ضرر سرمایهگذاران است. چون دیر یا زود به علت تفاوت قیمت و ارزش ذاتی سهم، سهم دچار ریزش میشود. برای جلوگیری از گرفتار شدن در دام رفتارهای تودهای در بورس بهتر است دانش تحلیل تکنیکال یا بنیادی را آموزش ببینید و یا از تحلیلهای آماده و دقیقی که توسط افراد خبره در بورس انجام میشوند، استفاده کنید. قسمت ۳۰۰ سهم، مجموعهای از جدیدترین تحلیلهای تکنیکال و بنیادی مهمترین سهم های بورس است. با مراجعه به این بخش میتوانید با توجه به تحلیلهای انجام شده، سهمهای مورد نظر خود برای سرمایهگذاری را انتخاب کنید.
۱- نحوه ارائهی یک مفهوم یا رویداد (Farming)، یکی از اصول اقتصاد رفتاری است. در واقع، ساختار ارائه یک موضوع، ممکن است یک سوگیری شناختی در فرد ایجاد کند.
برای مثال دو جمله زیر را در نظر بگیرید:
هر دو جمله یک مفهوم را بیان میکنند اما جمله اول اثر منفی و جمله دوم اثر مثبت دارد.
۲- استدلال استنتاجی (Heuristics) یکی دیگر از ویژگیهایی است که باعت تفاوت انسان اقتصادی و انسان معمولی میشود. به نقل او وبسایت اینوستوپدیا، «استدلال استنتاجی یک میانبر ذهنی است که برای ساده کردن مسائل و اجتناب از فشار اضافی ذهنی برای تحلیل به کار برده میشود.
فرض کنید شرکت غذایی الف، محصولات خود را به ترکیه صادر و پس از مدتی، قیمت سهامش افزایش پیدا کرده است. یک تحلیلگر ممکن است این گونه نتیجه بگیرد که صادراتِ محصولات شرکتهای غذایی به ترکیه سودآور است. در نتیجه زمانی که شرکت غذایی ب، شروع به صادرات محصولات خود به ترکیه میکند، تحلیلگر یا معاملهگر ما بدون هر گونه اتلاف وقت، سهام شرکت ب را خریداری میکند.»
۳- زیانگریزی (Loss Aversion)، سومین اصلی است که اقتصاد رفتاری بر پایه آن بنا نهاده شده است. مردم معمولا وزن بیشتری (از لحاظ عاطفی) برای ضرر قائل هستند و تا جای امکان سعی میکنند از آن دوری کنند. اگر آنها ۲ میلیون تومان در بورس از دست بدهند، احساسات منفی قویتری نسبت به کسب سود ۲ میلیون تومانی را تجربه میکنند.
۴- اصل بعدی اقتصاد رفتاری، ناکارآمدی بازار (Market Inefficiencies) است. در بازارهایی مثل بورس ایران که «کارا» نیستند، ممکن است سهمهایی که با قیمتی بسیار بیشتر از ارزش واقعیشان در بورس خرید و فروش میشوند، با کوچکترین کاهش در نسبت P/E، خریداران زیادی را به خود جلب کنند.
اگرچه ممکن است پی بر ای شرکت همچنان به شکل غیر منطقی زیاد باشد اما سرمایهگذاران فکر میکنند چون قیمت پایینتر آمده پس این سهام ارزش خرید دارد. برای مثال فرض کنید سهم الف که EPS آن ۲۰۰ تومان است، با قیمت ۲۰،۰۰۰ تومان در حال معامله شدن است. نسبت P/E این نماد معادل ۱۰۰ است. فرض کنید پس از مدتی قیمت سهم به ۱۸،۰۰۰ تومان میرسد. در این حال سرمایهگذاران به اشتباه فکر میکنند چون این سهم یک بار قیمت ۲۰،۰۰۰ تومان را دیده پس قیمت ۱۸،۰۰۰ تومان برای آن مناسب یا ارزان است.
در اغلب موارد کسانی که سهمهای حبابدار این چنینی را خریداری میکنند دچار ضرر زیادی میشوند.
۵- حسابداری ذهنی (Mental Accounting)، از دیگر اصول اقتصاد رفتاری است که تغییرات در تصمیمات معاملاتی یا اقتصادی افراد را بر اساس شرایط آنها تجزیه و تحلیل میکند. فرض کنید یک سرمایهگذار به تازگی پاداش سالیانهاش را دریافت کرده و به جای پایبندی به استراتژی کم ریسک خود در بلندمدت اقدام به خرید سهمهای پرریسک در کوتاهمدت میکند.
۶- سوگیری هزینه هدر رفته (Sunk Cost Fallacy)، ششمین مفهومی است که اقتصاد رفتاری به مطالعه آن میپردازد و احتمالا افراد بسیاری آن را در عمل تجربه کردهاند. سوگیری هزینه هدر رفته، به ارتباط تصمیمگیری فعلی ما و وابستگی آن به گذشته میپردازد.
فرض کنید یک سرمایهگذار، نمادی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کرده اما اکنون قیمت آن به ۲۰۰ تومان رسیده است. در این حالت، این فرد به علت عدم پذیرش این سرمایهگذاری اشتباه همچنان به سهامداری ادامه میدهد چون معتقد است سرمایهگذاری او باید نتیجه بدهد. به عبارت دیگر این سهامدار با وجودی که می داند کار او اشتباه است اما به دلیل وابستگی عاطفی به سرمایه، حاضر به پذیرش اشتباه خود نیست.
اقتصاد رفتاری در حوزههای مختلفی مانند بازارهای مالی، تئوری بازی، استراتژیهای قیمتگذاری، بستهبندی و توزیع محصول کاربرد دارد.
اقتصاد رفتاری در بازارهای مالی، با حوزه مالی رفتاری (Financial Markets) به بررسی عملکرد سرمایهگذاران میپردازد. این حوزه، چراییِ رفتار عجولانه سهامداران در بورس را توضیح میدهد. جهت کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص به این مقاله رجوع کنید.
درک مفهوم اقتصاد رفتاری در بورس و سایر بازارهای مالی، منجر به شناخت برخی اشتباهات تکرارشونده توسط سرمایهگذاران و معاملهگران میشود. برای مثال درک فاکتورهایی مثل سوگیری هزینه از دست رفته و رفتار گلهای برای سرمایهگذاران الزامی است. البته لازم است تمام سرمایهگذاران برای داشتن یک سرمایهگذاری موفق، دانش اقتصاد کلان را نیز یاد بگیرند. این دانش در جهت تشخیص چرخههای صعود و نزول قیمت در بازارهای مالی به کار برده میشود. در دوره اقتصاد کلان تمام آنچه که سرمایهگذاران در خصوص استفاده بهینه از این دانش در بازارهای بورس، فارکس، طلا، خودرو، ارز و ملک بدان نیاز دارند به صورت کاربردی و به زبان ساده آموزش داده میشود. جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص سرفصلهای این دوره آموزشی به این قسمت مراجعه کنید.
جهت آشنایی بیشتر با موضوعات اقتصادی و سرمایهگذاری در بازارهای مالی، مطالعه مقالات زیر نیز پیشنهاد میشود.
اقتصاد رفتاری، علمی است که رفتار اقتصادی واقعی انسانها را با توجه به مدلهای اقتصادی و روانشناسی، تجزیه و تحلیل میکند.
با درک اصول اقتصاد رفتاری مانند رفتار گلهای و ... میتوان از گرفتار شدن در دام چنین رفتارهایی جلوگیری کرد.
لینک به اشتراک گذاری: https://amoozesh-boors.com/i/be
کد بازیابی به ایمیل و شماره موبایل ارسال شد
این کد حداکثر 5 دقیقه اعتبار دارد